خلاصه داستان: درباره داستان فیلم هندی گذرگاه همسطح: در بیابانی خشک و متروکه، دربان منزوی پناهگاهی به زنی مرموز که از گذشتهای تاریک فرار میکند، میدهد و این ماجرا باعث آشکار شدن رازها و فروپاشی واقعیتها میشود.
خلاصه داستان: سه کودک یک بارانی جادویی پیدا میکنند که آنها را به درون بدن صاحبش، یک جادوگر نفرینشده، منتقل میکند. در حالی که یک ساحره خشمگین در تعقیب آنهاست، باید راز این بارانی را کشف کرده و نفرینش را پیش از آنکه خیلی دیر شود، باطل کنند.
خلاصه داستان: ماجراهای سونگ جینوو را در دنیایی دنبال می کند که دائماً توسط هیولا و نیروهای شیطانی مورد تهدید قرار می گیرد. در نبردهای خود سونگ خود را از ضعیف ترین شکارچی همه بشر به یکی از قوی ترین شکارچیان موجود تبدیل می کند.
خلاصه داستان: یک گرگ و یک شیر کوهی با یکدیگر متحد میشوند زمانیکه برخورد یک شهابسنگ باعث پخش ویروسی میشود که حیوانات باغوحش را به زامبی تبدیل میکند. آنها با دیگر بازماندگان همپیمان میشوند تا باغوحش را نجات دهند و رهبر جهشیافته و دیوانهای را که قصد دارد ویروس را گسترش دهد، متوقف کنند.
خلاصه داستان: در فیلم کتابفروش دورهگرد (The Door-to-Door Bookstore - 2024)، کارل، پیرمردی تنها، هر روز کتابهایی را برای مشتریانش پیاده حمل میکند. اما زمانی که دختربچهای به نام شاشا بهطور ناگهانی وارد مسیر زندگی او میشود، همهچیز تغییر میکند. این دو با هم سفری کوچک اما تأثیرگذار را آغاز میکنند که نهتنها زندگیشان را دگرگون میسازد، بلکه نشان میدهد چگونه کتابها میتوانند امید و دوستی را در تاریکترین لحظات زندگی به ارمغان بیاورند. آیا این ملاقات تصادفی، سرنوشت آنها را برای همیشه تغییر خواهد داد؟
خلاصه داستان: سفری که عمیق به پیچیدگی های دوستان می پردازد. این فیلم که در برابر پس زمینه یک جشنواره پر جنب و جوش کالج قرار دارد ، پویایی پیچیده بین دو دوست را بررسی می کند که مسیرهای آنها متفاوت است و یک رقابت شدید را نادیده می گیرد.
خلاصه داستان: در داستانی که میلیاردها سال را در بر میگیرد، یک بویه و یک ماهواره مدتها پس از انقراض بشریت بهصورت آنلاین با یکدیگر آشنا میشوند. آنها با کشف اینکه زندگی روی زمین چگونه بوده است، خود را نیز میشناسند و معنای زنده بودن و عشق را درک میکنند.
خلاصه داستان: داستان فیلم راست در دهه 1880 می گذرد و در مورد پسر نوجوانی است که بعد از مرگ والدینش، مسئولیت مراقبت از برادر کوچکتر خود را بر عهده دارد اما به دلیل یک قتل ناخواسته به اعدام محکوم می شود. ناگهان با ورود غیرمنتظره پدربزرگش که دور از آنها زندگی می کرد، همه چیز دستخوش تغییر می شود. دست به فرار خطرناکی می زنند که برای بقای آنها ضروری است اما فرصتی می شود تا زخم های قدیمی التیام یابند.