خلاصه داستان: سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند. بین سعید و یونس رابطه عاطفی عمیقی برقرار میشود. یکی از همرزمان بسیجی سعید قصد دارد پناهندگی کشور دیگری را بپذیرد و سعید و دوستان دیگرش نسبت به عمل او معترض هستند. با کوششهای پزشکان متخصص یکی از چشمهای سعید معالجه میشود، اما آزمایشهایی که بر روی او انجام میشود روشن میکند که او بر اثر گازهای شیمیایی مبتلا به نوعی سرطان خون شده است. همسر او در ایران زایمان میکند و سعید پس از معالجهای نافرجام میمیرد و پس از مرگ او، خواهرش لیلا عازم ایران میشود.
خلاصه داستان: در اواخر مرداد سال ۱۳۵۸، مصطفی چمران از طرف دولت موقت مأموریت پیدا میکند به پاوه برود و درگیری داخلی بهوجودآمده در آنجا را خاتمه دهد. سه رأس درگیری موردنظر را مردم پاوه، پیشمرگههای حزب دموکرات و رزمندگان پاسدار تشکیل میدهند. چمران با تکیه بر نگاه عرفانی و بینش صلحجویانهاش، هم باید در برابر جسارت و میل به عدالتطلبی اصغر وصالی به عنوان فرمانده پاسداران مستقر در پاوه مقاومت کند و
خلاصه داستان: دو خلبان ایرانی در یک مأموریت ویژه برای نجات مردم یک شهر کوچک سوریه که توسط تروریست ها محاصره شده اند ، هستند. اما آنها قبل از اینکه بتوانند مأموریت خود را انجام دهند ، باید با چالش های زیادی روبرو شوند.
خلاصه داستان: موضوع فیلم دربارهٔ بادیگاردی است به نام حیدر که وظیفه حفاظت از مسؤولان بلندپایه کشور را برعهده دارد. نقش او را پرویز پرستویی بازی میکند. حیدر شخصیت آرمانگرایی است که مسائلی را در کارش میبیند و این مسائل او را نسبت به کارش دچار تضاد و شک و تردید میکند.
A government bodyguard protects a politician from a suicide bomber, and then begins to question his dedication to his job.
خلاصه داستان: دو خواهر و برادر بی سر و صدا به نیروهای خود می پیوندند تا به دنبال چشمه افسانه ای جوانان باشند. آنها با استفاده از سرنخ های تاریخی ، تلاش حماسی را پر از ماجراجویی می کنند. در صورت موفقیت ، چشمه اسطوره ای می تواند به آنها جاودانگی اعطا کند.
خلاصه داستان: وندی دارلینگ برای نجات برادرش مایکل از چنگال پیتر پنِ شرور، که قصد دارد او را به ناکجاآباد بفرستد، دست به کار میشود. در این مسیر با تینکربلِ دیوانهای روبهرو میشود که به چیزی که فکر میکند گرد جادویی پریان است، معتاد شده است.
خلاصه داستان: وقتی یک متخصص رباتیک اندوه از دست دادن پسر ۱۱ سالهاش را صرف ساختن «رابین» میکند — عروسکی رباتیک با عملکرد کامل — مجموعهای از اتفاقات وحشتناک نشان میدهد که رابین برای داشتن خالقش فقط برای خودش، دست به هر کاری خواهد زد.
خلاصه داستان: یک نویسنده به مجتمع یک نماد پاپ که سالها پیش ناپدید شد ، سفر می کند. احاطه شده توسط فرقه او از سیکوفانتان و همچنین گروهی از روزنامه نگاران دیگر ، او به زودی برنامه های پیچیده خود را برای این گردهمایی کشف می کند.
خلاصه داستان: اتان هانت و تیم IMF جستوجوی خود را برای یافتن هوش مصنوعی هولناکی به نام «هستی» (Entity) ادامه میدهند — هوشی که به شبکههای اطلاعاتی سراسر جهان نفوذ کرده است. در حالیکه دولتهای جهان و شبحی مرموز از گذشتهی اتان در تعقیب او هستند، او به همراه متحدانی جدید و ابزاری برای نابود کردن این هوش مصنوعی، وارد رقابتی نفسگیر با زمان میشود تا از تغییر همیشگی جهان جلوگیری کند.
خلاصه داستان: گروهی از تفنگداران کهنهکار محمولهای از سلاحهای نظامی را میدزدند، اما بهطور ناخواسته رباتی متعلق به دوران جنگ سرد را فعال میکنند؛ رباتی که آنها را شکار میکند و مصمم است مأموریتش را به پایان برساند. هیچچیز نمیتواند این ماشین مرگبار را متوقف کند.