خلاصه داستان: هنگامی که پدرسالار خانواده درگذشت ، یک مادر و دختر غمگین جان خود را برای اجرای یک آیین معاد وحشیانه خطرناک و او را از مردگان باز می گرداند.
خلاصه داستان: داستان فیلم دربارهٔ یک خانواده است که زنی عجیب را میبینند که سراپا سیاهپوش است و در حیاطشان نشسته. این زن در ابتدا بیخطر به نظر میرسد، اما خیلی زود ترس و وحشت به دنبال میآید.
خلاصه داستان: یک ستاره موسیقی پاپ ناامید به نام وینس آرزو دارد به دوران اوج گذشته خود بازگردد. در این میان حضور او در یک استودیوی موسیقی، دوستی غیرمنتظرهای میان وی با دو نوازنده ایجاد میکند و…
خلاصه داستان: یک گرگ و یک شیر کوهی با یکدیگر متحد میشوند زمانیکه برخورد یک شهابسنگ باعث پخش ویروسی میشود که حیوانات باغوحش را به زامبی تبدیل میکند. آنها با دیگر بازماندگان همپیمان میشوند تا باغوحش را نجات دهند و رهبر جهشیافته و دیوانهای را که قصد دارد ویروس را گسترش دهد، متوقف کنند.
خلاصه داستان: میکی بارنز که از نظر مالی فقیر است میخواهد از زمین خارج شود، و به عنوان یک کارگر یکبارمصرف (expendable) خود را ثبتنام میکند تا در مستعمره انسانها «نیفلهایم»، کار کند. به عنوان یک فرد یکبارمصرف، میکی چندین مأموریت خطرناک را انجام میدهد که انتظار نمیرود در آن زنده بماند و هر بار که میمیرد، بدن جدیدی بازسازی میشود. در طی یکی از این ماموریتها، یکی از کلونهای او به نام «میکی ۱۷» به اشتباه تصور میشود که مرده است و زودتر از موعد جایگزین میشود. میکی ۱۷ راه بازگشت به مستعمره را پیدا میکند و با جایگزین خود یعنی «میکی ۱۸» ملاقات میکند. بر اساس قوانین مستعمره، تنها یک کلون از یک فرد یکبارمصرف اجازه است که در یک زمان وجود داشته باشد، و اگر میکی ۱۷ کشف شود، هم او و هم میکی ۱۸ نابود میشوند. هر دو نسخه قبلی و فعلی میکی بارنز باید با ماهیت یکبارمصرفبودن دست و پنجه نرم کنند و با رهبران سرکوبگر حاکم بر مستعمره مبارزه کنند.
خلاصه داستان: با انگیزهای شخصی، معلمی در یک مرکز بازپروری نوجوانان، گروهی از نوجوانان دردسرساز را متقاعد میکند تا در یک مسابقه ساخت مجسمههای برفی در ژاپن شرکت کنند.
خلاصه داستان: یک فیزیوتراپیست به طرز مرموزی ناپدید میشود. با آغاز تحقیقات پلیس، رازهای تاریکی از گذشته او فاش میشود که نشان میدهد آیا او قربانی شده یا خود درگیر جنایاتی پنهان بوده است....
خلاصه داستان: برای فرار از زندگی پرمشکلشان، دو برادر دوقلو به زادگاهشان بازمیگردند تا دوباره شروع کنند، اما متوجه میشوند که شر بزرگتری در انتظار بازگشتشان است.
خلاصه داستان: اتی (احترام) سهم خود را از خانه اجاره ایی که با دوستانش اجاره کرده نپرداخته و صاحب خانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر جوانی که در بوتیک کار میکند مبلغ مورد نیاز اتی را فراهم میکند. اما اتی با آن مبلغ تصمیم میگیرد به خارج برود. سعی اتی برای تهیه کسری پولی که برای خارج رفتن نیاز دارد اتی را در موقعیت خطیری قرار میدهد.