خلاصه داستان: کلهپزی که عشقش به استقلال را با هیچ چیز دیگر جایگزین نمیکند دختری دارد که خواستگاری پرسپولیسی دارد و همین تعلق رنگی است که با مخالفت پدر روبرو میشود. در ادامه یک تصادف منجر به فوت کلهپز و بازگشایی پرونده یک قتل میشود؛ کلهپز داستان حین عبور از عرض خیابان با پژوی سبزرنگی تصادف کرده و در پی این تصادف میمیرد! تنها شاهد اتفاق مردی است تکچشم که فقط رنگ و نوع ماشین را تشخیص دادهاست. اینطوری است که تمامی پژوهای سبزرنگ داخل شهر فراخوانده میشوند و این چنین است که داستان وارد فاز کلانتری میشود. افسر پرونده و چند تن از مأمورین کلانتری به دنبال قاتل میگردند. تا اینکه …
خلاصه داستان: یک نوجوان یتیم همراه با رباتی مرموز راهی سفری میشود تا برادر گمشدهاش را پیدا کند. در این مسیر، او با یک قاچاقچی و همکار شوخطبعش همراه میشود.
خلاصه داستان: در استرالیای دهه ۱۹۷۰، زندگی گریس با بدبختی و فقدان درگیر است. پس از مرگ مادرشان هنگام بارداری، او و برادر دوقلویش، گیلبرت، تحت سرپرستی پدرشان پرسی، یک بندباز سابق معلول و الکلی، بزرگ میشوند. با وجود زندگی پر از عشق، تراژدی دیگری رخ میدهد زمانی که پرسی در خواب از دنیا میرود. خواهر و برادر به اجبار از هم جدا شده و به خانههای متفاوتی فرستاده میشوند.
خلاصه داستان: شویو هیناتا به باشگاه والیبال دبیرستان کاراسونو میپیوندد تا شبیه بت خود، بازیکن پیشین کاراسونو که به "غول کوچک" معروف بود، شود. اما هیناتا خیلی زود متوجه میشود که باید با دشمن دوران راهنماییاش، توبیو کاگییاما، همکاری کند. سبکهای متضاد آنها به سلاحی شگفتانگیز تبدیل میشود، اما آیا همکاری تازه پیداشدهی آنها میتواند در "نبرد زبالهدان" مورد انتظار، که رویارویی نهایی میان دو تیم دستکمگرفتهشده است، حریف دبیرستان نکومای رقیب را شکست دهد؟
خلاصه داستان: ادی و ونوم در حال فرار از چنگال موجودات زمینی و بیگانهای هستند که قصد نابودی آنها را دارند. اما در این میان، با وقوع حوادثی غیرمنتظره، ادی و ونوم ناچار به اتخاذ تصمیمی ویرانگر میشوند که همه چیز را بهکلی دگرگون میکند و...
خلاصه داستان: ادی براک با مصاحبه با یک قاتل سریالی، کلتوس کسادی، که بدن آن به تسخیر "کارنیج" درآمده و از یک اعدام ناموفق از زندان فرار کرده است، تلاش میکند تا حرفه کاری اش را مجددا بدست آورد.
خلاصه داستان: ادی براک، یک خبرنگار بیچاره که به دنبال راهی برای جبران اشتباهات گذشتهاش است، بهطور تصادفی با ونوم، یک موجود بیگانه عجیب و خشن، همزیست میشود. حالا او باید یاد بگیرد که با این هماتاقی وحشی کنار بیاید، در حالی که مانع از اجرای نقشههای دیوانهوار یک سازمان شیطانی میشود.
خلاصه داستان: در جریان خدمت به عنوان یکی از اعضای هیئتمنصفه در یک دادگاه قتل پرمخاطب، جاستین کِمپ، مردی خانوادهدوست، با یک دوراهی اخلاقی جدی مواجه میشود؛ مسئلهای که او میتواند از آن برای تأثیرگذاری بر رأی هیئتمنصفه استفاده کند و احتمالاً متهم را به گناهکار بودن محکوم یا از اتهام تبرئه کند.
خلاصه داستان: با عشق بیپایان و حمایت بیدریغ مادر فداکارش، جودی، و تشویقهای مربیانش، آنتونی روبلز بر سختیها غلبه میکند تا جایگاهی در تیم کشتی دانشگاه ایالتی آریزونا به دست آورد. اما برای رسیدن به هدف نهایی خود، یعنی قهرمانی در مسابقات NCAA، باید تمام توان جسمی و روحی خود را به کار گیرد.