خلاصه داستان: پس از سقوط یک معدن الماس از راه دور در شمال شمالی کانادا ، یک راننده جاده یخی باید یک ماموریت نجات غیر ممکن را بر فراز اقیانوس یخ زده هدایت کند تا معدنچیان به دام افتاده را نجات دهد.
خلاصه داستان: برای بهدست آوردن دوبارهی شهرت، بدشانسترین مأمور، خرس بککوم، مخفیانه وارد مأموریت مریخ شد. اما بهطور غیرمنتظرهای وارد دنیایی اسرارآمیز در مریخ شد و با هیولای مریخیای که قصد داشت دستگیرش کند، دوست شد. اکنون، میان افتخار یک مأمور و دوستی، با آزمونی بیسابقه روبهرو خواهد شد.
خلاصه داستان: یک مدیر جوان معمولی لی یونکسیانگ ، گرچه از منطقه زاغه می آید ، اما زندگی رضایت بخش را پشت سر می گذارد اما وقتی پسر ثروتمند متکبر رئیس او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد ، عصبانیت عمیق او به انفجار آتش حقیقت تبدیل می شود.
خلاصه داستان: یک طراح چهرهنگاری و یک پلیس با همکاری یکدیگر تلاش میکنند هویت یک قاتل مرموز را کشف کنند؛ آن هم با استفاده از توصیفهایی از چهرهاش که در ذهن تنها شاهد عینی این جنایت وحشیانه نقش بسته است.
خلاصه داستان: در سال ۱۹۸۰ در میامی یک از پناهنده های کوبایی که به امریکا فرستاده شده اند مسوولیت یک کارتل مواد مخدر را به دست میگیرد و بلند پروازی خود را آغاز میکند.
خلاصه داستان: استفانی، دانشجوی دانشگاه، که گرفتار کابوسی خشونتآمیز و تکرارشونده شده، به خانه بازمیگردد تا تنها کسی را پیدا کند که شاید بتواند این چرخه را بشکند و خانوادهاش را از سرنوشت هولناکی که بیتردید در انتظارشان است، نجات دهد.
خلاصه داستان: عشق میان نوآ و نیک به نظر میرسد که با وجود تلاشهای والدینشان برای جدا کردن آنها، پایدار باقی میماند. اما شغل نوآ و ورود نیک به دانشگاه، زندگی آنها را به روابط جدیدی میکشاند که اساس رابطه آنها و خود خانواده لایستر را به لرزه درمیآورد.
خلاصه داستان: کریس چینی، خلافکار سابق، دختر یک گانگستر کلمبیایی را میرباید تا به قولی شریف که به مادر دخترک داده، وفا کند. اما وقتی پدر دختر برای گرفتن انتقام، هم دنیای تبهکاران و هم یک قاتل روانی را به کار میگیرد، کریس باید از تمام مهارتهایی که در زندگی آموخته استفاده کند تا زنده بماند و به قولش پایبند بماند.