خلاصه داستان: ثروت حزقیا و الک ، دو بهترین دوست تازه وارد جامائیکا. آنها برای زنده ماندن در گلدان ذوب خشونت آمیز انتهای شرقی ویکتوریا لندن ، در برابر شکر گودسون ، یک بوکسور خطرناک و جانباز قرار می گیرند.
خلاصه داستان: پس از قطع رابطه با گروه تبهکاریاش، یک گانگستر سابق بازمیگردد تا حقیقت مرگ برادرش را کشف کند — و در مسیری بیامان برای انتقام قدم میگذارد.
خلاصه داستان: چا یونگ مین پزشک قهار، مغرور و خودخواهی است. روزی او دچار مشکل عجیبی می شود و روحش یک پزشک دیگر را تسخیر می کند. این پزشک نقطه مقابل چا یونگ مین است و...
خلاصه داستان: وقتی دروید (جادوگر) آنها فراموش میکند چگونه معجون جادویی را آماده کند، آستریکس و اوبلیکس باید از دهکده دفاع کنند؛ در حالی که سزار نقشه کشیده تا از یک قانون گلها (گالیاییها) علیه آنها استفاده کند.
خلاصه داستان: فکر کنید هیچ کس نتواند به شما دروغ بگوید. به نظرتان این توانایی یک موهبت است یا یک نفرین؟
زنی به اسم چارلی توانایی فوق العاده ای در تشخیص راست و دروغ حرف آدم ها دارد. او با ماشین خود دل به جاده می زند و با هر بار توقف، با آدم ها و جرائم عجیبی روبرو می شود که نمی تواند به سادگی از کنارشان بگذرد.
خلاصه داستان: قدرت برای گرفتن چنگال آماده است زیرا دو خانواده جنایت متخاصم در نبردی با هم برخورد می کنند که تهدید به سرنگونی امپراتوری ها می کند. در آتش سوزی ، هری دا سوزا ، یک فیکسر خیابانی \ "که می داند خیلی خوب می داند که وفاداری ها در هنگام مخالفت با نیروهای سلامی نهفته است ...
دوبله فارسی
زیرنویس فارسی
قسمت هفتم فصل 2 اضافه شد.
خلاصه داستان: پس از اینکه یک بیماری همه گیر جهانی تمدن را از بین می برد ، یک بازمانده سخت شده مسئولیت یک دختر 14 ساله را که ممکن است آخرین امید بشریت باشد ، به عهده می گیرد.
خلاصه داستان: ماجراهای سونگ جینوو را در دنیایی دنبال می کند که دائماً توسط هیولا و نیروهای شیطانی مورد تهدید قرار می گیرد. در نبردهای خود سونگ خود را از ضعیف ترین شکارچی همه بشر به یکی از قوی ترین شکارچیان موجود تبدیل می کند.
خلاصه داستان: روزی روزگاری، تسویوشی موکودا، یک کارمند کاملاً معمولی، ناگهان در جریان احضار قهرمانی به دنیایی دیگر کشیده میشود. هنگام احضار، او مهارتی منحصربهفرد به نام «فروشگاه آنلاین مواد غذایی» دریافت میکند؛ مهارتی که به او اجازه میدهد .
خلاصه داستان: وقتی پرستار بچهی یکی از همسایهها پس از درخواست برای صحبت با «سسیلیه» ناپدید میشود، سسیلیه خود را مسئول میداند — و همین احساس او را وادار میکند که شخصاً به دنبال حقیقت برود.