خلاصه داستان: فیلم هندی باشگاه تیراندازی Rifle Club :یک باشگاه تاریخی تیراندازی در کوههای غربی هند تبدیل به مرکز یک مبارزه هیجانانگیز برای بقا میشود زمانی که یک فروشنده اسلحه خطرناک و باندش برای انتقام وارد میشوند. اعضای باشگاه، شکارچیان ماهر با علاقه مشترک، با هم متحد میشوند تا از جان و میراث خود دفاع کنند.
خلاصه داستان: اندی و تیم جنگجویان جاودانهاش با هدفی تازه جانگرفته به نبرد برمیخیزند، آنهم در برابر دشمنی قدرتمند که مأموریت آنها برای حفاظت از بشریت را تهدید میکند.
خلاصه داستان: یک نوجوان یتیم همراه با رباتی مرموز راهی سفری میشود تا برادر گمشدهاش را پیدا کند. در این مسیر، او با یک قاچاقچی و همکار شوخطبعش همراه میشود.
خلاصه داستان: گروهی از افراد که انگیزهای عمیق برای تغییر در درون خود دارند، تصمیم میگیرند از جامعه روی برگردانند. آنها همهچیز را پشت سر میگذارند و آیندهی خود را به سرزمین خشن و دورافتادهی گالاپاگوس گره میزنند.
خلاصه داستان: لحظهای از بیاختیاری، "گائو ژیلی" را به فردی خانهنشین تبدیل میکند، اما هرگز انتظار نداشت که زندگیاش مسیری کاملاً متفاوت را در پیش گیرد. مجموعهای از تغییرات او را وادار میکند تا مسئولیتهایش بهعنوان سرپرست خانواده را بپذیرد. وقتی بار سنگین زندگی بر دوشش میافتد، باید با خود روبهرو شود و زندگی تازهای را آغاز کند.
خلاصه داستان: موفاسا، توله شیری که گمشده و تنها است، با شیری دلسوز به نام تاکا آشنا میشود؛ وارث یک خاندان سلطنتی. این ملاقات تصادفی آغازگر سفری گسترده برای گروهی از طردشدگان است که در جستجوی سرنوشت خود هستند.
خلاصه داستان: در استرالیای دهه ۱۹۷۰، زندگی گریس با بدبختی و فقدان درگیر است. پس از مرگ مادرشان هنگام بارداری، او و برادر دوقلویش، گیلبرت، تحت سرپرستی پدرشان پرسی، یک بندباز سابق معلول و الکلی، بزرگ میشوند. با وجود زندگی پر از عشق، تراژدی دیگری رخ میدهد زمانی که پرسی در خواب از دنیا میرود. خواهر و برادر به اجبار از هم جدا شده و به خانههای متفاوتی فرستاده میشوند.
خلاصه داستان: شویو هیناتا به باشگاه والیبال دبیرستان کاراسونو میپیوندد تا شبیه بت خود، بازیکن پیشین کاراسونو که به "غول کوچک" معروف بود، شود. اما هیناتا خیلی زود متوجه میشود که باید با دشمن دوران راهنماییاش، توبیو کاگییاما، همکاری کند. سبکهای متضاد آنها به سلاحی شگفتانگیز تبدیل میشود، اما آیا همکاری تازه پیداشدهی آنها میتواند در "نبرد زبالهدان" مورد انتظار، که رویارویی نهایی میان دو تیم دستکمگرفتهشده است، حریف دبیرستان نکومای رقیب را شکست دهد؟
خلاصه داستان: ادی براک با مصاحبه با یک قاتل سریالی، کلتوس کسادی، که بدن آن به تسخیر "کارنیج" درآمده و از یک اعدام ناموفق از زندان فرار کرده است، تلاش میکند تا حرفه کاری اش را مجددا بدست آورد.
خلاصه داستان: ادی براک، یک خبرنگار بیچاره که به دنبال راهی برای جبران اشتباهات گذشتهاش است، بهطور تصادفی با ونوم، یک موجود بیگانه عجیب و خشن، همزیست میشود. حالا او باید یاد بگیرد که با این هماتاقی وحشی کنار بیاید، در حالی که مانع از اجرای نقشههای دیوانهوار یک سازمان شیطانی میشود.